«زنجیره زرین» سوغات امام رضا(ع) به مردم نیشابور
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۷۳۴۷۸
آن زمان که امام رضا (ع) قصد حرکت از نیشابور به سوی مرو داشتند راویان بسیاری اطراف ایشان را گرفته و تقاضای حدیثی داشتند که امام رئوف(ع) زنجیره زرین خود را تقدیم آنان کرد.
خبرگزاری شبستان- استان فارس: مهدی رحمانیان
«قال الرضا سلام الله علیه : يَقُولُ اَللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ)، « كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْني فَمَنْ دَخَلَ حِصْني اَمِنَ مِنْ عَذابي، بشروطها و انا من شروطها»؛ «سِلسِلَةُالذَّهَب» حدیث قدسی منقول از امام رضا(ع) در باب توحید و شروط آن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
راویان این حدیث همگی امامان معصوماند تا به پیامبر(ص) و سرانجام به خداوند میرسد. به همین دلیل این حدیث را «سلسلةالذهب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» توصیف کردهاند.
طبق برخی گزارشها، همزمان با نقل حدیث، بیش از ۲۰ هزار نفر آن را مکتوب کردند. بر اساس این حدیث، اعتقاد به توحید باعث نجات از آتش جهنم است، ولی امام رضا(ع) خود را شرط این نجات معرفی کرده است. به گفته عالمان شیعه، منظور امام رضا(ع) اعتقاد به امامت است.
«زنجیره زرین» امام رضا(ع)
به گفته امام جمعه جهرم، راوی حدیث سلسلة الذهب «زنجیره زرین و طلایی» امام رضا (ع) است که از پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان تا برسد به خواجه کائنات محمدمصطفی (ص) و آن حضرت از جبرئیل و جبرئیل از خداوند متعال منقول شده که کلمه توحید یعنی «لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ» دژ نفوذناپذیر و قلعه امن خداوند متعال برای انواع و اقسام عذاب هاست.
حجت الاسلام محمدحسین مدبر در مورد چرایی نامیدن این حدیث «سلسلة الذهب» این گونه گفت که همه راویان این حدیث معصومین هستند تا به خدای متعال می رسد. البته احتمال دیگری هم نقل شده که یکی از امیران سامانی وصیت میکند که این حدیث را با طلا بنویسند و در قبرش بگذارند البته این احتمال قوی نیست بلکه وجه تسمیه و علت اصلی همان است که این روات همه معصوم و از بزرگان دین ما هستند.
به اذعان این کارشناس مذهبی، زمانی که امام رضا (ع) می خواستند از نیشابور به سوی مرو حرکت کنند راویان بسیاری که اطراف ایشان را گرفته بودند تقاضای حدیثی داشتند که یادداشت کنند. حضرت درحالیکه سوار بر مرکب بودند این مطلب بسیار مهم و اساسی و بنیادین اما کوتاه و مختصر را بیان فرمودند که کلمه «لا اله الا الله» قلعه امنی است که هرکس این توحید را بپذیرد و به آن پایبند و معتقد باشد از عذاب درامان است.
سعادت ویژه اهل توحید
به اعتقاد وی، قضیه آخرت معلوم است بدین معنی که خداوند متعال کسی را که پایبند به توحید باشد در قیامت عذاب نمی کند و اهل سعادت و بهشت است اما به صراحت قرآن و متون روایی در همین دنیا هم عذاب خدا داریم و کسی که قولاً و عملاً معتقد و پایبند و مرتبط و مانوس با خداوند باشد از عذاب های دنیایی هم درامان است.
آنطور که حجت الاسلام مدبر می گوید یکی از عذاب های ما انسانها که بسیار دردناک است عذاب اضطراب و دلشوره و نگرانی است که در روزگار ما کم هم نیست و به شهادت بیمارستان های روانی و داروهایی که مصرف می شود متاسفانه روز به روز هم دامنه اش زیادتر می شود. به قول یکی از نویسندگان، سبک تمدن و زندگی کنونی زندگی ما را آرایش کرده اما آرامش را از ما گرفته است پس اکنون بیش از هر زمان دیگری نیاز به آرام و قرار و سکونت و آرامش داریم که فقط در سایه ارتباط با خدای متعال فراهم خواهد شد.
وقتی که خدا آمد، غم و غصه و دلشوره و نگرانی رخت برمی بندد که چونان امام رضا (ع) ولیعهد قویترین و پهناورترین حکومت زمان خود باشی یا مانند سید و سالار شهیدان در گودی قتلگاه سرخود را در راه خدا بدهی.
به گفته وی وقتی بندگی خدا باشد بالای اریکه قدرت و یا زیر سم ستوران فرقی ندارد. لذا چهره مبارک حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) آنگاه که به شهادت و پایان کار در دنیا نزدیک می شد برافروخته و شاداب و بانشاط می شد. بنابراین کسی که به معنای واقعی و نه در زبان و ادعا اهل توحید باشد از عذاب اضطراب و انحراف و جمود و انجماد و تعصب های خشک مانند خوارج و داعش و گروه طالبان در زمان ما در امان می ماند.
توحید تنها به گفتن «لااله الا الله» نیست
اما امام رضا (ع) به اهالی نیشابور که آن زمان اهل سنت بودند حقیقت مهمی را گوشزد کردند که توحید فقط گفتن «لااله الا الله» و شهادت به یگانگی خداوند متعال و یا اهل نماز بودن نیست بلکه توحید حقیقی و واقعی آن است که انسان مطیع فرمان خدا از یک طرف و مطیع پیامبرخدا و ولیّ خدا که باب الله و وجه الله هستند باشد.
وی می گوید: آن توحیدی توحید است که از زبان ولیّ خدا آموزش داده شود یعنی توحید ولایتی و امامتی و امام زمانی چرا که فرمودند: « بشروطها و انا من شروطها » این توحید زمانی موثر خواهد بود و عذاب های دنیوی و اخروی را رفع خواهد کرد که شروطش هم رعایت شود، یعنی پایبندی به حرفها و توصیه های امام هر زمانی که آن زمان که امام رضا (ع) بودند و اکنون مهدی آل محمد (ص) است که دستورات و توصیه ها و سفارش های آن بزرگوار در روزگار غیبت از نوّاب بزرگوار آن حضرت می آموزیم.
بنابراین توحیدی ضامن سعادت و خوشبختی است که امام صادق(ع) به مفضل آموزش می دهد و یا امام هادی(ع) که در زیارت جامعه کبیره میفرماید: « مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ» نه توحیدی که برخی به آن معتقدند که سر از جسم بودن خداوند متعال در می آورد و انسانها را در وادی جبرو اختیار به جانب افراط و تفریط می غلتاند.
پایان پیام/691
منبع: شبستان
کلیدواژه: خداوند متعال امام رضا ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۷۳۴۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام صادق(ع) در مناظرات آموزگار اخلاق و ادب بودند
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- عصمت علی آبادی: امروز ۲۵ شوال سالروز شهادت صادق آل محمد (ص) رئیس مذهب شیعه جعفری است. امام جعفر صادق علیهالسلام در سن ۳۱ سالگی به امامت رسید و مدت امامت آن حضرت ۳۴ سال و طول عمر ایشان ۶۵ سال بوده است. امامت امام صادق (ع) همزمان با سالهای پایانی حکومت امویان و سالهای آغازین حکومت عباسیان بود. از آنجا که حکومت بنی امیه در این سالها رو به ضعف و سقوط میرفت و بنی عباس نیز استقرار پیدا ننموده بودند و در ابتدای حکومت خود منش سرکوب را نداشتند، به امام صادق علیهالسلام فرصتی دست داد که نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نماید و پایههای علمی مکتب شیعه را محکم کند.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: در اصول و تعالیم دینی ما نقش رهبر، امام و مقتدا به عنوان نقش تأثیرگذار و تعیین کننده میتواند در فرایند سعادت انسانها تأثیر بسزایی داشته باشد. وجود مقدس امام صادق (ع) به عنوان رئیس مذهب شیعه در حقیقت چهره و شخصیتی است که در ابعاد مختلف علمی و رشتههای گوناگون دانش به خصوص در فقه، اصول و کلام سرآمد همه دانشمندان و فقهای زمان خود و همیشه تاریخ بوده است، امام صادق (ع) با منظومه فکری که در بین امت اسلام ایجاد کردند در حقیقت روش فهم آیات قرآن و دریافت حقیقت سخنان پیامبر (ص) و همچنین روش اجتهاد و شیوه استنباط در احکام دین را به تاریخ امت اسلام معرفی کردند و آموزش دادند. وجود مقدس امام صادق (ع) در مدیریت جامعه همواره به مقامات و مناصبی توجه داشتند که در ایجاد آرامش و امنیت فکری در جامعه نقش بسیار تأثیرگذاری داشته است. به عنوان مثال جایگاه معلمی از نظر امام صادق (ع) بسیار ویژه است. وقتی که امام صادق (ع) یکی از فرزندان خود را به دست معلم و آموزگاری سپردند که در خصوص مسائل دینی تعلیم داشته باشد، یکی از اساتید نزد امام صادق (ع) آمدند و فرمودند که فرزند شما توانسته است سوره توحید را از حفظ بخواند، امام صادق (ع) فرمودند اگر دهان این معلم را پر از طلا و جواهر کنیم کم است؛ زیرا توانسته است در رشد و تربیت یک انسان تأثیر بسزایی داشته باشد.
وی در خصوص نقش حاکم و قاضی اظهار داشت: امام صادق (ع) برای جامعه اسلامی با برنامهریزی و برای آینده سلامت فکری و روحی مردم حکام خاصی را تعیین میکردند، تعیین قاضی و حاکم از جانب حضرت با وجود اینکه حضرت در شرایط تقیه و در محاصره مأموران بنیعباس بودند این کار عبث و بیهودهای نبوده است اگرچه شاید آن قاضی به خاطر مأموران بنیعباس نمیتوانست در مسند قضاوت ایفای نقش کند اما امام صادق (ع) آینده جامع اسلامی را میدیدند و بر همین اساس خود را موظف میدیدند که برای مردم قاضی یا حاکمی را تعیین کنند که در بزنگاهها شیوه تشکیل حکومت اسلامی را نشان دهد. این نکته بسیار مهمی است که آن حضرت با انتخابگری خود شرایط قاضی و حاکم را به مردم معرفی میکردند تا مردم بدانند چه کسی میتواند به عنوان حاکم یا قاضی در جامعه ایفای نقش کند.
این استاد حوزه و دانشگاه درباره جایگاه علمی حضرت گفت: آوازه علم و دانش امام صادق (ع) در بین مردم چنان گسترده شده بود که از همه طوایف برای استفاده از علم ایشان به حضرت مراجعه میکردند حتی از رهبران سایر مذاهب اسلامی افرادی همچون ابوحنیفه، مالک ابن انس، احمد ابن حنبل شاگرد امام صادق بودند و ایشان را معتبرترین و موثقترین انسانها میخوانند. مالک ابن انس میگوید من در علم، عبادت و پارسایی بهتر از امام صادق (ع) را هرگز ندیدم و هرگز گوش من به کسی که با فضیلتتر از جعفر بن محمد باشد سخنی نشنیده است یا ابوحنیفه در یکی از سخنان خود میگوید که امام صادق آگاهترین مردم نسبت به مسائل فقه، معضلات و مشکلات و علوم مختلف هر زمان است. سپس میگوید اگر دو سال شاگردی من در محضر امام صادق (ع) نبود هر آینه من هلاک شده بودم. آوازه علم امام صادق (ع) چنان وسیع و گسترده بود که دشمنان امام صادق او را وارث پیامبر میخواندند و مجبور میشدند در برابر مردم احترام ویژهای به ایشان داشته باشند؛ لذا در میان شیعیان مذهب شیعه با فقه امام صادق شناخته میشود. ما را جعفری میگویند به این علت که عمده روایات فقهی که به دست ما رسیده است از وجود امام صادق (ع) بوده است؛ دلیل هم این بوده که در گذر حکومت از بنی امیه به بنی عباس و واسپاری آن فرصت بسیار ارزشمندی ایجاد شد که امام صادق با باز کردن درب منزل خود بیش از ۴ هزار شاگرد را در رشتههای مختلف پرورش دادند و توانستند شاگردان مبرزی را در علوم مختلف تربیت کنند.
علم الهدی در زمینه صفات اخلاقی امام صادق (ع) عنوان کرد: در صفات اخلاقی سرآمد همه انسانهای زمان خود و پس از آن بودند، علم، تقوا، اخلاص، دوراندیشی عقل، خدمت به مردم، ایثارگری، دراز کردن دست برای گرفتن دستهای افتاده و رفع نیازهای مردم از ویژگیها و خصایص اخلاقی آن حضرت بوده است و آن حضرت را نسبت به سایر افراد ممتاز میکرده است لذا کلاس درس امام صادق (ع) صرفاً کلاس درس نبوده است در کنار درس آموزش اخلاق و معرفت در سرلوحه سخنان و فرمایشات امام صادق (ع) وجود داشته است. امام صادق (ع) مناظرات بسیار زیادی را با رؤسای سایر مذاهب انجام دادند اما در کنار این مناظرات آموزگار اخلاق و ادب برای تمام حضار اعم از موافقان و مخالفان خود بودند. هر کس که امام صادق را میدید مجذوب اخلاق ایشان میشد. هر کس منطق ایشان را در فقه، اصول، رجال، کلام، تفسیر، پزشکی، شیمی، فیزیک وسلیر علوم مشاهده میکرد مجذوب ژرفای معلومات آن حضرت میشد؛ لذا حضرت شاگردانی را در همه علوم داشتند در کنار مباحثی که مطرح میشود که آن حضرت در فقه اصول طب نجوم زیست شناسی رجال کلام و سایر علوم شاگردان مبرزی را تربیت کردند.
وی افزود: زمان حیات امام صادق (ع) عصر ظهور فرقه و مذاهب الحادی بوده است، شبهات زیادی بر علیه اسلام و قرآن توسط فرقهها و مذاهب الحادی تولید و در میان مردم رواج پیدا میکرد، امام صادق (ع) مبارزه با انحرافات و شبه افکنیها را در سرلوحه کار فرهنگی خود قرار دادند، ملحدان و خدا گریزان در دوره امام صادق (ع) فعالیت وسیع و گستردهای را داشتند نمونه آنها مثل ابن ابی العوجا، ابوشاکر دیصانی، ابن مقفع، ابن طالوت، افراد تأثیرگذاری در جامعه آن زمان بودند که امام صادق (ع) همچون سدی استوار مقابل شبهات این افراد ضدمذهب میایستادند و اجازه نمیدادند افکار مسموم آنها در میان جامعه پخش شود؛ لذا در عصر امام صادق فرقههایی مثل زیدیه و کیسانیه مجال بروز و ظهور پیدا کردند اما امام صادق (ع) با مناظراتی که با رؤسای زیدیه و کیسانیه کردند توانستند عده زیادی از آنها را به راه راست برگردانند. با غالیان و افرادی که اندیشههای غلو و افراطی داشتند حتی در میان افراطیان منتسب به مذهب شیعه؛ امام صادق (ع) با منطق و برهان با آنها مناظره و آنها را مجذوب منطق و استدلالهای خود میکردند. در کنار اینگونه کارهای کلامی که آن حضرت انجام میدادند بخش عمدهای از فرصتهای علمی امام صادق (ع) صرف حل مسائل فقهی میشد، همه فقهای چهارگانه مذاهب اسلامی شافعیها، حنفی ها، مالکیها، همه خود را مدیون امام صادق (ع) میدانستند. ابوحنیفه میگوید اگر جعفر بن محمد (ص) نبود مردم به مناسک حج آگاه نمیشدند، گویا چه او امام صادق (ع) را مجری و اجرا کننده احکام حج معرفی میکردند.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: امام صادق (ع) روش اجتهاد و شیوه استنباط در احکام دین را به یاران خود آموزش میدادند، یکی از شاگردان او به نام عبدالاعلی بن یزید کلبی به محضر امام صادق (ع) وارد شد و از ایشان درباره مسح بر محل زخم در وضو یا همان وضوی جبیره را سوال کرد امام صادق علیه السلام وضو گرفتن را به او آموزش دادند، درباره حج و مسائل متفاوتی که در ابواب مختلف قضا، جهاد، شهادت، تجارت، مسائل طهارت و نجاست همه در حقیقت بخشی از فعالیتهای علمی و فقهی آن حضرت است که امروز امت اسلام از بیانات آن حضرت بهرهبرداری و استفاده میکنند. امام صادق (ع) در کنار فقه و اصول روش اجتهاد را به شاگردان خود آموزش دادند، به عنوان مثال در آموزش استصحاب روایاتی که به ما رسیده است عمده از امام صادق (ع) بوده است، در باب برائت مباحث بسیار عمیق و وسیعی داریم که امروز فقهای ما با استناد به فرمایشات امام صادق قواعد و اصول عملیه را برای استنباط احکام شرعی از آن استفاده میکنند، فرمایشات امام صادق (ع) در حقیقت یک پیام بسیار ارزشمندی را برای فقها و مجتهدان به ارمغان داشت که باب علم را برای امت اسلام باز میکرد لذا فقه شیعه و جعفری پویا است و باب علم را منسد نمیداند همانگونه که اهل سنت باب فقه و علم و مسائل مستحدثه را منسد میبینند و میگویند چون ما نمیتوانیم استنباط کنیم پناه به قیاس و… میبرند اما فرمایشات امام صادق (ع) در اصول به عنوان ابزار استنباط در اختیار فقهای ما قرار داده است باب علم را به روی انسانها باز میکند و اجازه میدهد که یک فقیه استنباط کند و تنقیح مناط داشته باشد و در مسائل مستحدثه به عنوان حکم ظاهری فتوایی را به مکلفان ارائه نماید.
وی گفت: وقتی در فقه جعفری استنباط باب احکام را مفتوح دیدیم آن زمان هر فقیهی میتواند در ارتباط با مسائل مستحدثه نوآوری داشته و احکام جدیدی را پدید بیاورد وقتی باب استنباط مفتوح باشد محدودیتی برای استنباطات یک فقیه ایجاد نمیشود. به تعبیر دیگر هر فقیهی برای خود رسالتی میبیند که در حقیقت اگر در علم و دانش او ابهامی وجود داشته باشد آنها را برطرف کند، امام صادق (ع) حتی در زمان خود به شاگردان خود توصیه میکردند که وقتی دسترسی به امام معصوم ندارید خود احکام را استنباط کنید و بر مبنای نظر خود عمل و استنباطهای خود را به دیگران هم منتقل کنید. ایشان به دیگران هم اجازه داده بودند که اگر آنها هم به امام معصوم دسترسی ندارند به فقیهانی که به این توانمندی استنباط رسیده بودند مراجعه کنند و از آنها فتوا بگیرند و عمل کنند و در یک مسیر بسته باقی نمانند. اجازهای که امام صادق (ع) به فقهای زمان خود دادند در حقیقت فقه شیعه را از بنبست خارج کرد و فقه شیعه را در زمان و مکان شناور قرار داد، شخصی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت من داشتم میرفتم زمین میخوردم ناخن من از دست من جدا شد اکنون دست خود را بستم حالا میخواهم وضو بگیرم چگونه بگیرم امام صادق فرمودند حکم آن را از قرآن و استنباط استفاده کردند آنجا که قرآن میفرماید ما در دین برای شما هیچ حرج و بنبستی قرار ندادیم، بر همان دارویی که بر روی دست خود گذاشتید بر همان مسح کن و وضوی تو درست است. اینجا امام صادق یه قاعده اصلی فقهی را به این آقای سائل آموزش میدهند. حضرت با این قاعده راه استنباط احکام و روانسازی احکام را به این شاگرد خود آموزش میدهند. قاعده فقه شیعه در قرآن وجود دارد که پرکاربرد میشود و فقیه میتواند در همه جا از آن استفاده کند، لذا باب علم در فقه شیعه بسته نیست فقیه میتواند با استنباط و استفاده از آیات و روایات احکام مستثنا را به بهترین شکل استنباط کرده و فتوا بدهد.
کد خبر 6086168